باز فرود آمدیم بر در سلطان خویش بازگشادیم خوش بال و پر جان خویش باز سعادت رسید دامن ما را کشید بر سر گردون زدیم خیمه و ایوان خویش دیده دیو و پری دید ز ما سروری هدهد جان بازگشت سوی سلیمان خویش ساقی مستان ما شد شکرستان ما یوسف جان برگشاد جعد پریشان خویش دوش مرا گفت یار چونی از این روزگار چون بود آن کس که دید دولت خندان خویش آن شکری را که هیچ مصر ندیدش به خواب شکر که من یافتم در بن دندان خویش بی‌زر و سر سروریم بی‌حشمی مهتریم قند و شکر می‌خوریم در شکرستان خویش

خسته ام از این کویر، این کویر کور و پیر این هبوط بی دلیل، این سقوط ناگزیر آسمان بی هدف، بادهای بی طرف ابرهای سر به راه، بیدهای سر به زیر ای نظاره ی شگفت، ای نگاه ناگهان! ای هماره در نظر، ای هنوز بی نظیر! آیه آیه ات صریح، سوره سوره ات فصیح! مثل خطی از هبوط، مثل سطری از کویر مثل شعر ناگهان، مثل گریه بی امان مثل لحظه های وحی، اجتناب ناپذیر ای مسافر غریب، در دیار خویشتن با تو آشنا شدم، با تو در همین مسیر! از کویر سوت و کور، تا مرا صدا زدی دیدمت ولی چه دور!

در خانه غم بودن از همت دون باشد و اندر دل دون همت اسرار تو چون باشد بر هر چه همی‌لرزی می‌دان که همان ارزی زین روی دل عاشق از عرش فزون باشد آن را که شفا دانی درد تو از آن باشد وان را که وفا خوانی آن مکر و فسون باشد آن جای که عشق آمد جان را چه محل باشد هر عقل کجا پرد آن جا که جنون باشد سیمرغ دل عاشق در دام کجا گنجد پرواز چنین مرغی از برون باشد بر گرد خسان گردد چون چرخ دل تاری آن دل که چنین گردد او را چه س باشد جام می موسی کش شمس الحق تبریزی تا آب شود

بی تو شکوفه های سحر وا نمی شود باز آ که شب بدون تو فردا نمی شود قفل دری که بین من و دست های توست در غایت سیاهی شب وا نمی شود ورد من است نام تو هر چند گفته اند شیرین دهن به گفتن حلوا نمی شود عشق من و تو قصه ی تلخ مصیبت است می خواهم از تو بگسلم اما نمی شود ای مرگ همتی که دل دردمند من دیگر به هیچ روی مداوا نمی شود آتش بگیر تا که بدانی چه میکشم احساس سوختن به تماشا نمی شود قلبی که همچو مشعل نم دیده شد خموش دیگر به هیچ بارقه گیرا نمی شود درد مرا ز چهره ی خاموش

انقلاب اسلامی در ایران با تکیه بر رای مردم در تعیین سرنوشت خویش پا گرفت. البته اینکه ملازم هر انتخاب و تعیین سرنوشت حکومت چه شرایط و ضوابطی است ، خود موضوع بحثها و مناقشه ها بوده لیکن در پذیرش اهمیت اصل مراجعه به آراء عموم مردم حداقل در سطح مدیریت کلان کشور تردیدی نیست. حوادث پس از انتخابات سال 1388 که نتیجه عدم وجود ضوابط دقیق در شیوۀ مبارزات انتخاباتی و عدم توجه به قانون و تمشیت امور بروال تعریف شده قضایی و عدم نقد رفتار و تفکر رقیب بود با سکوت و بی

در سازمانهای برتر جهان ، بهره گیری و توسعه فناوری اطلاعات با هدف افزایش سرعت ، دقت و همچنین سهولت کار برای مودیان و متصدیان صورت می پذیرد. کاهش زمان پاسخگویی و دسترسی به منابع اطلاعات، امکان تهیه بسیار سریع گزارشات آماری (یا گزارشات حاصل از روشهای داده کاوی در بانکهای اطلاعاتی بزرگ) برای اتخاذ تصمیمات مدیریتی ، حذف بسیاری از خطاهای مربوط به دقت کاربران و متصدیان در ثبت و بازیابی اطلاعات، امکان نظارت دقیق با ثبت جزئیات اقدامات کاربران و جلوگیری از خطاهای

به آيندگان، يا دقيقتر: "به کساني که پس از ما به دنيا مي آيند" از شعرهاي بلند و معروف برتولت برشت شاعر و نويسنده بزرگ آلماني است. برشت اين شعر را، که تا حدي جنبه اتوبيوگرافيک دارد را، در زماني که در دانمارک در تبعيد به سر مي برد، سروده است و آن را نوعي "وصيت نامه معنوي" او دانسته اند. شعر در سه بند تنظيم شده است و در زير ترجمه کامل آن نقل مي شود. (I) راستي که در دوره تيره و تاري زندگي مي کنم: امروزه فقط حرفهاي احمقانه بي خطرند گره بر ابرو نداشتن، از بي

" عماریون "- در جریان توصیف مناظره نا تمام(خرداد امسال) با سردار حسین الله کرم در دانشگاه علوم پزشکی گیلان در رشت، برخی از دوستان با تعجبی حاکی از تاسف پرسیده اند که چرا من این قدر به حسین الله کرم احترام می گذارم و برای وی ارزش قائلم؟ این پرسش بارها و بارها از من صورت گرفته که چرا من این قدر برای حسین الله کرم»ها ارزش و احترام قائلم. خودم اذعان دارم که توضیحی که می خواهم بدهم بیش از آن که اساس و مبنای عقلانی و منطقی داشته باشد بیشتر بر پایه احساس و عاطفه

آقای صادق کوشکی چیزهایی که هفته گذشته تحت عنوان شما بی‌غیرت نیستید» و در دفاع از برادران ایدئولوژیک خودتان در هفته‌نامه یالثارات نوشته‌اید بیش از آنکه بیان عقاید و تبیین نظرات شما و برادران ایدئولوژیک شما باشد حکایت می‌کند از اسرار ضمیر حضرتعالی و مسائلی را آشکار می‌کند که شاید خودتان نسبت به آن چندان آگاه نیستید و شاید هم از آشکار شدنش خوشحال نشوید.